دبلیو ..دو دنیا ..

کانگ چول یه تیرانداز نخبه وباهوشه که به واسطه ی همین هوش ونبوغش تونسته مدال طلای المپیک سال 2003 رو از ان خودش کنه ..

اما زندگی کانگ چول به زودی تغیر میکنه وبه یه فاجعه تبدیل میشه ..یه فرد ناشناس تو یه شب معمولی که کانگ چول بیرون از خونه بوده تمام چهار نفر اعضای خونواده اش رو با تیری در پیشانی به قتل میروسه ..کانگ چول اول به اتهام قتل یک سالی رو در زندان سر میکنه ..تا بالاخره به خاطر کمبود مدارک از زندان ازاد میشه ..تحمل دنیا اونقدر برای کانگ چول سخت وطاقت فرسا میشه که تصمیم میگیره خودش رو از روی پل رودخانه ی هان به پایین پرت کنه ..اما همینجاست که کانگ چول به خودش میاد وتصمیم کبری میگیره که به جنگ جانیان دنیای خودش بره ودر نهایت قاتل خونواده اش رودستگیر کنه وبه سزای عملش برسونه ..

وهمین اتفاق هم میوفته ..اون ظرف مدت کوتاهی به یه میلیونر بدل میشه که یه شرکت برای گرفتن مجرمان وپرونده های خشونت وقتل به نام دبلیو به راه می ندازه ..

کانگ چول قهرمان دنیای خودش میشه ..یه مرد قدرتمند ومشهور ومحبوب ودرنهایت عزیز دل خانم های اطرافش ..

حالا اگه گفتید داستان زندگی کانگ چول شبیه چیه ..؟ا باریک الله ..داستان های وبتون وتخیلی ..

دراصل این تنها دنیای اطراف کانگ چوله ..چیزی که خالق کانگ چول اون رو خلق کرده ..در اصل کانگ چول یه شخصیت کارتونی از وب درامای مشهور به نام دبلیو هست وسرگذشت وسختی های کانگ چول به هیچ وجه تو زندگی واقعی اتفاق نیفتاده ..

از طرف دیگه اوه یون جو دختر بی شیله پیله ودل رحمیه که داره تخصصش رو در زمینه ی قلب میگیره ..اما نکته ی کلیدی داستان پدر اوه یون جوست ..خالق وبتون دبلیو وکانگ چول ..

داستان دقیقا از صحنه ای شروع میشه که یون جو به درون دنیای کانگ چول کشیده میشه تا با همون دانش پزشکیش جون قهرمان معروف وبتون رو نجات بده واز همینجاست که رابطه ی عاطفی کانگ چول واوه یون جو شروع میشه ..

اگه بخوام کل داستان دبلیو رو تو چند جمله توصیف کنم ..

سریالی به شدت جذاب با موضعی به شدت هیجان انگیز با عاشقانه ای قوی وبازی های جالب ..

این سریال مجموع شگفتی ها وبهترین هاست ..چه از نظر تم وداستان ..چه بازی ها وبازیگرها ..چه طراحی صحنه وگریم ..

بیس داستان به قدری جالب ودرعین حال گیج کننده است که برای ساعتها بیننده رو میخکوب میکنه ..البته تو پرانتز این نکته رو حتما ذکر میکنم کسایی که به دنبال سری داستان های واقع گرایانه میگردن این سریال اصلا به دردشون نمیخوره چون بیشتر از اون چیزی که فکر میکنید تخیلیه ..

اما جالب اینجاست که درعین تخیل وجلوه های ویژه ی اغراق شده ..داستان سیر وروند خوبی داره وقانونمند جلو میره ..

داستان به شدت طوفانی شروع میشه ..از ورزشکاری که تا ثانیه های اخر صبر میکنه ودرنهایت با یه شلیک عالی مدال طلای المپیک رو با خودش به کره میاره ..وبعد از اون مرگ دردناک خونواده ی کانگ چول ..

نویسنده به اینها بسنده نمیکنه وپا به دنیای واقعی میذاره وبیننده تازه به خودش میاد که ای داد بیداد اینها که همه اش داستان وتخیل بوده وبعد از خودش میپرسه ..زندگی اسفناک کانگ چول مظلوم وطفلونکی چه ربطی به من بیننده داره که میبینه نه این داستان سر دراز داره وبا ورود یون جو همه چیز دست خوش تغیر میشه ووبتون روایت دیگه ای پیدا میکنه ودیگه به وسیله ی خالق وبتون اداره نمیشه ..بلکه کانگ چول واوه یون جو هستن که از این به بعد داستان رو با عاشقانه ی خودشون جلو میبرن ..

این اولین قسمت نقدم بود ادامه ی این نقد رو بعد از تموم کردن سریال نوشتم ..

همون جور که نقدم دو قسمت شد به نظرم داستان هم همین جور بود ..قسمت های اولیه فوق العاده ..حتی بیشتر از فوق العاده ..قوی ..وجذاب ..عاشقانه وهیجان انگیز بود .اما به نظرم تقریبا چهار پنج قسمت اخر هدف داستان گم شد وبا پرسه زدن شخصیت ها اون هم بین دو دنیا کمی خسته کننده ادامه داشت ..جنایت ها وکشته شدن های شخصیت ها بدون عاشقانه ی درست ودرمون ...

هرچند که بازهم سریال جذاب بود اما به نظرم گیرایی واشتیاق ابتدای داستان رو نداشت ..

اما بازهم با وجود تمام حرفهایی که گفتم ..به نظرم سریال فوق العاده متفاوت وعجیبی بود که تا حالا هیچ کس همسبکش رو ندیده ..وتو اکثر صحنه ها به هوش ونبوغ نویسنده ی اصلی احسنت میگفتم ..فضا سازی وتبادل شخصیت ها بین دو دنیا ونقطه های عطف بیشماری که تو سراسر داستان درجریان بود نمیذاشت بیننده نفس بکشه وهنوز از دل ایده ی ابتدایی بیرون نیومده ایده ی دیگه ای رو میشد ..وهمین ایده پردازی های متفاوت هیجان خودش رو داشت ..

از اون دست سریالها بود که هیچ طرز فکری برای قسمت های بعدی نداشتم ..اینکه کانگ چول واو یون جو قراره چه جوری درکنار هم به ارامش برسن ..اون هم با وجود قاتل خون خواهی که از ابتدای داستان سایه اش رو سر شخصیت ها سنگینی میکنه ..

طراحی دکور وصحنه پردازی ها وگریم ها فوق العاده بود ..واقعا که برای این سریال سنگ تموم گذاشته بودن ..که بی نهایت جذاب بشه ..

گریم پدر یون جو وقتی قاتل چهره اش رو گرفته بود واقعا جالب بود ..

اهنگ های سریال هم راضی کننده بود ..مخصوصا تیتراژ پایانی سریال. .

اگه بخوام نقطه های قوت سریال رو بگم ..

صحنه های عاشقانه ی کمی زیاد ..

صحنه پردازی وگریم وطراح لباس ..

محیط بسیار زیبا وفضا سازی زیبا ..

ودرنهایت ایده ی فوق العاده خلاقانه وعجیب وغیر قابل تصور سریال که هرکسی رو مجبور به ادامه میکنه ..

وجالبی ایده این بود که حتی اگه نقطه ضعف هم داشت بار تخیلی وفانتزی بودن داستان کاملا اون رو محو میکرد ونویسنده هرچیزی رو به راحتی میتونست تو کت بیننده کنه

برای نقطه های ضعف هم میخوام از نقطه قوت استفاده کنم ..

به نظرم صحنه های عاشقانه اش بیش از حد بود ..هرچند یه جاهایی تم داستان میطلبید ..اما یه جاهایی هم شور به در میشد فکر کنم به خاطر همین تو قسمت های اخر به کل صحنه های کی...س رو حذف کردن ..مثلا قسمتی که کانگ چول از زندان فرار کرد

مورد بعدی هم همون جور که گفتم قسمت های یازده تا شونزده خسته کنده شده بود ..نه اینکه معمای داستان جالب نباشه اما رفت واومدن شخصیت ها مخصوصا مرگ وزنده شدنشون ..بدون یه عاشقانه ی درست ودرمون کسل کننده شده بود ..

پایان داستان اما ..خب بود ..توقع بیشتر نداشتم ..حتی یه درصد هم به مخیله ام خطور نکرد کانگ چول یا یون جو بمیرن وداستان ناراحت کننده تموم بشه ..

دراخر بهش نمره ی 8.9 رو میدم ..وپیشنهاد میکنم تو اولین فرصت این سریال رو ببینید ..